دقت در سیر برخورد دولت با منتقدانی که رئیسجمهور میگوید به آنها احترام هم میگذارد، روش بسیار مناسبی برای کشف فلسفه اخلاق دولت اعتدال است. پرسش از فلسفه اخلاق اعتدال، در واقع پرسش از این است که دولت اعتدال چه کارهایی را خوب میداند و چه کارهایی را بد و هر کدام را به چه دلیل؟
به لحاظ روانشناختی، در این یک سال و نیم، موتور محرکه قضاوتهای ارزشی دولت درباره منتقدان، نشأت گرفته از 2 عامل روانشناختی بوده است؛ ترس و تکبر.
باز هم مثل همیشه هر روز صدای زنگ تفریح مدرسه به صدا در آمد و دانش آموز ت همانند روزهای قبل مشغول بازی در حیاط مدرسه شدند. در این میان صدای کودک خردسالی به گوش رسید که در حال صدا زدن دوست خود بود. استفاده از کلماتی بس آزاردهنده و به دور از معصومیت کودکی. کلماتی که شنیدنش هر شنونده ای را متعجب و متاثر میکند. متعجب از اینکه کودکی به این سن و سال و معصومیت دوران کودکی این الفاظ را از کجا و چگونه فرا گرفته است و متاثر از اینکه آینده و جوانی این کودک تحت تاثیر چه برنامه ها و گفتار و رفتاری در خانه و کسانی که به عنوان الگوی عملی و سرمشق در زندگی اویند قرار خواهد گرفت.
ورود ماهواره به خانه را می توان به منزله ورود یک مهمان خائن و لاابالی دانست؛ که برای فرزندان، دوست ناباب و برای همسران، عامل اختلاف افکنی و خیانت است، به ناموس افراد چشم طمع دارد، حیا و عفت و دین افراد را می گیرد، مرزها وحریم های خانواده را می شکند، به آسانی حقیقتهای سیاسی واجتماعی را وارونه جلوه می دهد، دزد وقت افراد است و اگر بتواند حتماً به کیف پول افراد هم سرک خواهد زد.
کیفیت شروع زندگی مشترک ،بدون تردید تاثیر بسیار زیادی در ادامه آن دارد.بسیاری از ما نمی دانیم که از کجا چوب می خوریم در حالیکه از ماست که برماست..."ومااصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم(قرآن کریم)هیچ مصیبتی به شما نمی رسد مگر اینکه ناشی از اعمال خودتان است..."
گناه در اول زندگی آثار خطرناکی چون فقر وناداری،بلا وبیماری ،فلاکت وبدبختی،مرگ ومیر ناگوار،برچیدن برکت از مال وزندگی،کاهش رزق و روزی و...را به همراه دارد.به این داستان تکان دهنده توجه فرمایید:
ماهواره(بخوانید خمپاره) تیشه ای به ریشه دیانت وهویت وخانواده و فرزندان و...است.ماهواره یکی از مهمترین عوامل طلاق واعتیاد وخیانت جنسی به همسر وعشق های مثلثی و سست شدن بنیان های اعتقادی و بداخلاقی و مدگرایی وآرایش مبتذل و بدحجابی-یا به تعبیر بهتر بی حجابی و فروپاشی خانواده است...ورود ماهواره به خانه را می توان به منزله ورود یک فرد نامحرم و لاابالی دانست که دوست ناباب برای فرزندان است و درصدد اختلاف افکنی بین زن ها و همسرانشان است، به ناموس افراد چشم طمع دارد، دین افراد را می گیرد، مرزها و حریم های خانواده را می شکند، به آسانی حقیقت های سیاسی و اجتماعی را وارونه جلوه می دهد، دزد وقت افراد است و اگر بتواند حتما سری هم به کیف پول افراد خواهد زد...خانواده ها باید از بین فرزندان وماهواره یکی را انتخاب کنند!!
مدتی پیش دوباره بسیاری از خبرهای رسمی و مهم به حاشیه رفت تا مثل همیشه جامعه ایرانی، به استقبال یک شایعه پرآب وتاب و البته تکراری برود. شایعه وقوع زلزله در پایتخت که تنها درعرض چند ساعت تمام شبکههای اجتماعی را در نوردید، آنقدر موج خبری ایجاد کرد که مدیران و کارشناسان ارشد این حوزه را به واکنش وا داشت. هرچند این اولین بار نبود و...
با «ماه» شروع می شود، اما چندان هم «ماه» نیست؛ یعنی اگر راستش رو بخواید اصلاً ماه نیست ، بلکه «چاه» است؛ آن هم از نوع عمیق اش...
در تمام طول تاریخ، قیام عاشورا به شیعیان و آزادگان جهان درس قیام و مبارزه با ظلم در اوج تحریم و فشار و تا پای جان را میداد؛ اما برای اولین بار کسی پیدا شد که به جای قیام و مبارزهجویی از این قیام الهی، درس مذاکره گرفت!
اگر اندکی تیزبین باشیم می توانیم به شباهت های جالبی بین فتنه گران وگروه برانداز داخلی با گروه داعش برسیم!!!
کیفیت شروع زندگی مشترک ،بدون تردید تاثیر بسیار زیادی در ادامه آن دارد.بسیاری از ما نمی دانیم که از کجا چوب می خوریم در حالیکه از ماست که برماست..."ومااصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم(قرآن کریم)هیچ مصیبتی به شما نمی رسد مگر اینکه ناشی از اعمال خودتان است..."
گناه در اول زندگی آثار خطرناکی چون فقر وناداری،بلا وبیماری ،فلاکت وبدبختی،مرگ ومیر ناگوار،برچیدن برکت از مال وزندگی،کاهش رزق و روزی و...را به همراه دارد.به این داستان تکان دهنده توجه فرمایید:
حسینی بودن امروز تنها خلاصه در اشک ریختن و سینه زدن و هیئت رفتن نمی شود. اگر عاشورایی هستیم، باید ببینیم یزید روزگار کجای این میدان ایستاده. ما باید آنقدر سرسنگین باشیم که یزید مستکبر امروز برای سرمان جایزه تعیین کند. و ابن زیاد حاضر باشد، سر به تنمان نباشد.
عاشورایی اصیل آن است که هم از تبار یزیدیان دیروز تبری بجوید، هم از یزیدیان امروز! حسین به تنهایی دربرابر استکبار کهن ایستاد، اکنون چه کسی باید بار مقاومت در برابر ظالمان و مستکبرین امروز را بر دوش خود بکشد؟ حسین علیه طاغوت روزگار خود قیام کرد و به مبارزه پرداخت؛ برای حسینی بودن و حسینی ماندن، تنها به عزاداری نمی توان اکتفا کرد. امروز هم حسینی ماندن، بدون قیام علیه ظلم و جور و فسق و فجور مستکبران میسر نخواهد شد.
آقای روحانی در مصاحبه تلویزیونی دوشنبه شب خود - 3آذرماه- نتیجه مذاکرات را «یک پیروزی بزرگ نامید! دکتر ظریف هم در کنفرانس خبری بعد از پایان مذاکرات در وین اعلام کرد «احساس میکنم مردم ایران همهچیز به دست آوردهاند! امروز کسی درباره بستن برنامه غنی سازی و درباره از بین بردن برنامه صلح آمیز ما صحبت نمی کند!
با روی کار آمدن دولت یازدهم با شعار مذاکره و تعامل با جهان، این گونه وانمود شد که دولت پیشین و تیم مذاکره کننده قبلی توان مذاکره نداشته و با خواندن اعلامیه در مذاکرات، نتوانسته مذاکرات را به جلو ببرد. آن ها د رانتقاد از روش تیم مذاکره کننده قبلی اظهار می داشتند که در مذاکره جای دادن و گرفتن است باید چیزی داد و چیزی گرفت. بنابر این باید استراتژی مذاکرات برد- برد در دستور کار قرار داد. آقای آشنا در مصاحبه با خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفت که ما برخلاف این شعار که ایرانی ها قالی بافان خوبی هستند و با حوصله سیاست گذاری می کنند، در این موضوع عجله داریم و می خواهیم به سرعت به نتیجه برسیم. به هرحال با تماس تلفنی آقای روحانی با اوباما و شکل گیری مذاکرات دو جانبه ظریف کری، و توافق اقدام مشترک در سوم آذر 92 امید آن می رفت که مذاکرات به نتیجه برسد زیرا غربی ها با اقدامات ایران در توقف هسته ای و اکسید کردن اورانیوم 20درصد و 5درصد نتیجه خودشان را گرفته بودند و به عبارتی برد خودشان را کرده بودند و قاعدتا در ادامه مذاکرات می بایست غربی ها امتیازات لازم را بدهند و به عبارتی الان...
انتظار رسیدن به «توافق» مطلوب، غیر از انتظار «آب» از «سراب» نمیتواند هیچ مفهوم دیگری داشته باشد. چه رسد به آن که آینده و گشایش اقتصادی کشور و بهبود معیشت مردم را به نتیجه مذاکرات گره بزنیم و در مقابل وعدههای نسیه حریف امتیازات «نقد» بدهیم! و مخصوصا از بازگشت به ظرفیتهای بر زمین مانده خود که اقتصاد مقاومتی تضمینکننده آن است غافل باشیم.
جرم فتنهگران تنها این نیست که با دروغ کثیف «تقلب» حماسه حضور دشمنشکن ملت را به تهمتی دشمنشادکن بدل کرده، کیان و اساس نظام را نشانه گرفتند، بلکه خیانت دیگر آنجایی بود که با دادن گرای نقاط ضعف اقتصادی کشور به بانیان بیرونی فتنه، درصدد جبران ناکامی اهداف شوم فتنه ۸۸، یعنی براندازی نظام، از طریق تحریم و فتنههای دیگری برآمدند!
اگر تحلیل کلان و فرهنگی از حوادث سال گذشته داشته باشیم ریشه درگیری را در شکاف ایدئولوژیک بین سه جریان فکری-سیاسی سکولاریستهای مسلمان، مدرنیته اسلامی و تمدن اسلامی می بینیم.
دقت در سیر برخورد دولت با منتقدانی که رئیسجمهور میگوید به آنها احترام هم میگذارد، روش بسیار مناسبی برای کشف فلسفه اخلاق دولت اعتدال است. پرسش از فلسفه اخلاق اعتدال، در واقع پرسش از این است که دولت اعتدال چه کارهایی را خوب میداند و چه کارهایی را بد و هر کدام را به چه دلیل؟
به لحاظ روانشناختی، در این یک سال و نیم، موتور محرکه قضاوتهای ارزشی دولت درباره منتقدان، نشأت گرفته از 2 عامل روانشناختی بوده است؛ ترس و تکبر.
آقای روحانی!
چرا منتفدین دولت خود را که از دلسوزان نظام واز خیل ملت شریف ایران هستند بزدل و ترسو و تازه به دوران رسیده و افراطی و...می نامید ولی اوباما را که از دشمنان این ملت است فردی مودب وباهوش؟ این است "اشداء علی الکفار ورحماء بینهم "بودن؟
چرا با دشمنان با ترس و با مردم با تکبر رفتار می کنید؟مگر همین ملت با رای خود شما را رئیس جمهور نکرده؟
چرا با سیصدهزار رای بیشتر (وکمتر از همه روسای جمهور قبل)، خود را مالک کشور می دانید؟
چرا عزتمندانه با دشمن برخورد نمی کنید تا نخست وزیر انگلیس جرات اهانت پیدا نکند؟
چرا در مورد مذاکرات هسته ای مردم ونمایندگان ملت را در جریان امور قرار نمی دهید؟مگر مردم نامحرم هستند و اسرائیل محرم؟چرا باید اسرائیل در جریان امور باشد وملت ایران نه؟از چه می ترسید؟می ترسید تا مردم بدانند که دستاوردهای هسته ای را به ثمن بخس فروخته اید؟
چرا عناصر مومن وانقلابی را افراطی می نامید ولی فتنه گران را نه؟در حالی که مصداق بارز افراطی کسانی هستند که فتنه88 را ایجاد کردند.آقای روحانی! الفتنه وما ادراک ماالفتنه...
باز هم مثل همیشه هر روز صدای زنگ تفریح مدرسه به صدا در آمد و دانش آموز تحت تاثیر ماهواره بر تربیت فرزندان همانند روزهای قبل مشغول بازی در حیاط مدرسه شدند. در این میان صدای کودک خردسالی به گوش رسید که در حال صدا زدن دوست خود بود. استفاده از کلماتی بس آزاردهنده و به دور از معصومیت کودکی. کلماتی که شنیدنش هر شنونده ای را متعجب و متاثر میکند. متعجب از اینکه کودکی به این سن و سال و معصومیت دوران کودکی این الفاظ را از کجا و چگونه فرا گرفته است و متاثر از اینکه آینده و جوانی این کودک تحت تاثیر چه برنامه ها و گفتار و رفتاری در خانه و کسانی که به عنوان الگوی عملی و سرمشق در زندگی اویند قرار خواهد گرفت.
داشتن فرزند سالم وصالح آرزوی انکارناپذیر هر انسانی است واین آرزو محقق نمی شود مگر با احساس مسئولیت وتلاش در تربیت صحیح واصولی واسلامی فرزندان.پدربودن ومادر بودن مسئولیتی بسیار سنگین است و والدین باید قبل از تولد و از زمان انتخاب همسر به فکر تربیت فرزندان باشند چراکه بزرگترین خدمتی که پدر می تواند به فرزندان خود کند انتخاب مادری صالح برای فرزندان آینده خویش است وبالعکس.صالح بودن والدین شرط اساسی صالح تربیت کردن فرزندان است چرا که "فرزندان ما همان طور که هستیم خواهند شد نه آن طور که می خواهیم"!!کسانی که خواهان فرزندصالح هستند قبل از هرچیز خود باید صالح باشند ومراقب رفتار وگفتار خویش.باید از قبل آگاهی لازم را درباره اصول و روش تربیت صحیح واسلامی ازطریق مطالعه ومشاوره کسب نمایند.
برای تربیت صحیح ودرست،اصولی وجود دارد که مهم ترین آن ها...