در فرهنگ اسلامی، پس از توجه به ضرورت وجود زمامدار برای جامعه، هیچ کس به خودی خود حق چنین امری را ندارد، جز خداوند متعال که تمام شئون هستی آدمی از اوست و همین امر اقتضا می کند که انسان مطیع اوامر و نواهی او باشد. حال اگر او ما را به تبعیت از شخص یا گروهی خاص فرا خواند، ما نیز اطاعت می کنیم و اگر برای زمامدار شرایطی را بیان کرد و تعیین شخص او را از بین حائزین شرایط بر عهده ما گذارد، باز مطیع او خواهیم بود. مسلمانان از گذشته تا حال اعتقاد داشته اند که خداوند متعال زمامداری امت اسلام را به شخص رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) سپرده و سپس به اعتقاد پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) این امر به امامان معصوم(علیهم السلام) منتقل شده است." (هادوی تهرانی، مهدی، ولایت و دیانت، ص 59) "از دیدگاه شیعه، ولایت فقیه در عصر غیبت، ادامه ولایت امامان معصوم(علیهم السلام) است، همان گونه که ولایت آنها در امتداد ولایت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) قرار دارد و حاصل آن، اعتقاد به این نکته است که در رأس جامعه اسلامی و در مقام مدیریت کلان آن باید یک اسلام شناس قرار گیرد که اگر معصوم(علیه السلام) حضور داشت، شخص او و اگر نبود، فقیهان این مسئولیت را بر عهده خواهند داشت."
حریم حرم تا کجا است؟ و مدافعان حرم، این پیشگامان تمدن بزرگ اسلامی تا چه حد، از هوش بالایی برخوردارند که تشخیص بزرگی را داده اند، تا همچون پدرانشان که انقلاب اسلامی را درایران پاسداری کردند، آنها هم از حریم انقلاب جهانی اسلام و تمدن فراگیر ایرانی پاسداری کنند. ما اکنون بعد از گذشت 35سال می فهمیم که: جوانان دوران انقلاب اسلامی و: یا دوران دفاع مقدس چه آرمان های بلندی داشتند و: چه افق بزرگی در دیدگاه خود می نگریستند، که هرچه زمان جلوتر می رود به اهمیت آن بیشتر پی برده می شود، و جهان در برابر این تصمیم آنان سرخم می کند.