باز هم مثل همیشه هر روز صدای زنگ تفریح مدرسه به صدا در آمد و دانش آموز ت همانند روزهای قبل مشغول بازی در حیاط مدرسه شدند. در این میان صدای کودک خردسالی به گوش رسید که در حال صدا زدن دوست خود بود. استفاده از کلماتی بس آزاردهنده و به دور از معصومیت کودکی. کلماتی که شنیدنش هر شنونده ای را متعجب و متاثر میکند. متعجب از اینکه کودکی به این سن و سال و معصومیت دوران کودکی این الفاظ را از کجا و چگونه فرا گرفته است و متاثر از اینکه آینده و جوانی این کودک تحت تاثیر چه برنامه ها و گفتار و رفتاری در خانه و کسانی که به عنوان الگوی عملی و سرمشق در زندگی اویند قرار خواهد گرفت.
دقت در سیر برخورد دولت با منتقدانی که رئیسجمهور میگوید به آنها احترام هم میگذارد، روش بسیار مناسبی برای کشف فلسفه اخلاق دولت اعتدال است. پرسش از فلسفه اخلاق اعتدال، در واقع پرسش از این است که دولت اعتدال چه کارهایی را خوب میداند و چه کارهایی را بد و هر کدام را به چه دلیل؟
به لحاظ روانشناختی، در این یک سال و نیم، موتور محرکه قضاوتهای ارزشی دولت درباره منتقدان، نشأت گرفته از 2 عامل روانشناختی بوده است؛ ترس و تکبر.
کیفیت شروع زندگی مشترک ،بدون تردید تاثیر بسیار زیادی در ادامه آن دارد.بسیاری از ما نمی دانیم که از کجا چوب می خوریم در حالیکه از ماست که برماست..."ومااصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم(قرآن کریم)هیچ مصیبتی به شما نمی رسد مگر اینکه ناشی از اعمال خودتان است..."
گناه در اول زندگی آثار خطرناکی چون فقر وناداری،بلا وبیماری ،فلاکت وبدبختی،مرگ ومیر ناگوار،برچیدن برکت از مال وزندگی،کاهش رزق و روزی و...را به همراه دارد.به این داستان تکان دهنده توجه فرمایید:
حسینی بودن امروز تنها خلاصه در اشک ریختن و سینه زدن و هیئت رفتن نمی شود. اگر عاشورایی هستیم، باید ببینیم یزید روزگار کجای این میدان ایستاده. ما باید آنقدر سرسنگین باشیم که یزید مستکبر امروز برای سرمان جایزه تعیین کند. و ابن زیاد حاضر باشد، سر به تنمان نباشد.
عاشورایی اصیل آن است که هم از تبار یزیدیان دیروز تبری بجوید، هم از یزیدیان امروز! حسین به تنهایی دربرابر استکبار کهن ایستاد، اکنون چه کسی باید بار مقاومت در برابر ظالمان و مستکبرین امروز را بر دوش خود بکشد؟ حسین علیه طاغوت روزگار خود قیام کرد و به مبارزه پرداخت؛ برای حسینی بودن و حسینی ماندن، تنها به عزاداری نمی توان اکتفا کرد. امروز هم حسینی ماندن، بدون قیام علیه ظلم و جور و فسق و فجور مستکبران میسر نخواهد شد.
آقای روحانی در مصاحبه تلویزیونی دوشنبه شب خود - 3آذرماه- نتیجه مذاکرات را «یک پیروزی بزرگ نامید! دکتر ظریف هم در کنفرانس خبری بعد از پایان مذاکرات در وین اعلام کرد «احساس میکنم مردم ایران همهچیز به دست آوردهاند! امروز کسی درباره بستن برنامه غنی سازی و درباره از بین بردن برنامه صلح آمیز ما صحبت نمی کند!
باز هم مثل همیشه هر روز صدای زنگ تفریح مدرسه به صدا در آمد و دانش آموز تحت تاثیر ماهواره بر تربیت فرزندان همانند روزهای قبل مشغول بازی در حیاط مدرسه شدند. در این میان صدای کودک خردسالی به گوش رسید که در حال صدا زدن دوست خود بود. استفاده از کلماتی بس آزاردهنده و به دور از معصومیت کودکی. کلماتی که شنیدنش هر شنونده ای را متعجب و متاثر میکند. متعجب از اینکه کودکی به این سن و سال و معصومیت دوران کودکی این الفاظ را از کجا و چگونه فرا گرفته است و متاثر از اینکه آینده و جوانی این کودک تحت تاثیر چه برنامه ها و گفتار و رفتاری در خانه و کسانی که به عنوان الگوی عملی و سرمشق در زندگی اویند قرار خواهد گرفت.
آقای روحانی!
چرا منتفدین دولت خود را که از دلسوزان نظام واز خیل ملت شریف ایران هستند بزدل و ترسو و تازه به دوران رسیده و افراطی و...می نامید ولی اوباما را که از دشمنان این ملت است فردی مودب وباهوش؟ این است "اشداء علی الکفار ورحماء بینهم "بودن؟
چرا با دشمنان با ترس و با مردم با تکبر رفتار می کنید؟مگر همین ملت با رای خود شما را رئیس جمهور نکرده؟
چرا با سیصدهزار رای بیشتر (وکمتر از همه روسای جمهور قبل)، خود را مالک کشور می دانید؟
چرا عزتمندانه با دشمن برخورد نمی کنید تا نخست وزیر انگلیس جرات اهانت پیدا نکند؟
چرا در مورد مذاکرات هسته ای مردم ونمایندگان ملت را در جریان امور قرار نمی دهید؟مگر مردم نامحرم هستند و اسرائیل محرم؟چرا باید اسرائیل در جریان امور باشد وملت ایران نه؟از چه می ترسید؟می ترسید تا مردم بدانند که دستاوردهای هسته ای را به ثمن بخس فروخته اید؟
چرا عناصر مومن وانقلابی را افراطی می نامید ولی فتنه گران را نه؟در حالی که مصداق بارز افراطی کسانی هستند که فتنه88 را ایجاد کردند.آقای روحانی! الفتنه وما ادراک ماالفتنه...
دقت در سیر برخورد دولت با منتقدانی که رئیسجمهور میگوید به آنها احترام هم میگذارد، روش بسیار مناسبی برای کشف فلسفه اخلاق دولت اعتدال است. پرسش از فلسفه اخلاق اعتدال، در واقع پرسش از این است که دولت اعتدال چه کارهایی را خوب میداند و چه کارهایی را بد و هر کدام را به چه دلیل؟
به لحاظ روانشناختی، در این یک سال و نیم، موتور محرکه قضاوتهای ارزشی دولت درباره منتقدان، نشأت گرفته از 2 عامل روانشناختی بوده است؛ ترس و تکبر.
اگر تحلیل کلان و فرهنگی از حوادث سال گذشته داشته باشیم ریشه درگیری را در شکاف ایدئولوژیک بین سه جریان فکری-سیاسی سکولاریستهای مسلمان، مدرنیته اسلامی و تمدن اسلامی می بینیم.
جرم فتنهگران تنها این نیست که با دروغ کثیف «تقلب» حماسه حضور دشمنشکن ملت را به تهمتی دشمنشادکن بدل کرده، کیان و اساس نظام را نشانه گرفتند، بلکه خیانت دیگر آنجایی بود که با دادن گرای نقاط ضعف اقتصادی کشور به بانیان بیرونی فتنه، درصدد جبران ناکامی اهداف شوم فتنه ۸۸، یعنی براندازی نظام، از طریق تحریم و فتنههای دیگری برآمدند!