در آستانه انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری قرار داریم .انتخاباتی که از جهات مختلف حایز اهمیت فراوانی است و می طلبد تا با دقت کافی فرد مورد نظر انتخاب گردد.حضور حداكثری حافظ امنیت و عزت و وحدت ملی است و بسیاری از تهدیدها را دفع خواهد كرد.اگر ما در انتخابات شركت نكنیم كسی كه ما نمی خواهیم انتخاب خواهد شد.شركت در انتخابات هم تكلیف شرعی و دینی و ملی و عقلی است هم حق قانونی و سیاسی ما. اگر عدم شركت یا رای سفید باعث تضعیف نظام اسلامی شود حرام شرعی است.حضور حداكثری تهدیدها را به فرصت تبدیل می كند و امید دشمنان را به ناامیدی بدل خواهد كرد.

در انتخابات باید فردی را انتخاب کنیم که شیفته خدمت باشد نه تشنه قدرت،ولایی باشد نه جناحی،از ساکتین ومردودین فتنه نباشد،انقلابی باشد نه انفعالی ،سالم باشد نه منافق و نفوذی،شجاع باشد نه ترسو كه از كدخدا بترسد ،دلسوز مستضعفین باشد نه مرفهین و نجومی بگیران و مفسدان ، اندیشه اسلامی داشته باشد نه اندیشه سکولار.اسلامگرا باشد نه غربگرا،دلبسته خدا باشد نه کدخدا،خدا را حلال مشکلات بداند نه کدخدا را ،مومن ومتدین باشد نه اینكه به اسم اعتدال نیروهای مومن را حذف كند به جای کلید، داس بر دست گیرد.اعتدالگرایان(بخوانید منفعت گرایان) اگر رویشان می شد امام خمینی (ره) را هم افراطی می دانستند،بالاتر از آن امام علی(ع) و امام حسین(ع) را هم افراطی قلمداد می كردند.این جماعت خود در منفعت طلبی و قدرت طلبی و عافیت طلبی از هم افراطی ترند.

به فردی رای دهیم كه تکلیف گراست نه منفعت گرا.از روی احساس تکلیف دینی وانقلابی کاندیدا می شود نه برای کسب قدرت به هربهایی.به خاطر پرکردن جیب خود و اطرافیانش کاندیدا نمی شود.به خاطر منفعت خود "سلامت" انتخابات را زیر سوال نمی برد.در صورت رای نیاوردن "فتنه" و آشوب به پا نمی کند. متوسل به هر شخص وگروهی برای کسب رای نمی شود و با دختران بدحجاب برای كسب رای عكس نمی گیرد.از هرابزار و وسیله ای (ولو حرام) برای جلب آرا استفاده نمی کند.درد دین و مردم دارد نه درد خود.نگاهش به داخل باشد نه به خارج ،باعث یاس دشمنان شود نه اینکه سازمان سیا و اسرائیل و ...او را بهترین فرد برای ریاست جمهوری بدانند.به راستی چرا آمریکا و اسرائیل و منافقین و دشمنان اسلام و ایران از فرد خاصی حمایت می کنند؟! اگر دشمن از کسی تعریف کند قطعا مشکل دارد.

رئیس جمهور انقلابی به فکر مشکلات مردم است نه منفعت خود.ساده زیست باشد نه اینكه از مرفهین بی درد باشد و ثروت چند ده بلكه چند صد میلیاردی داشته باشد.به فكر رفع مشكل مردم است نه رفع حصر فتنه گران! آقای ... كه خود از امضاكنندگان حصر سران فتنه است چطور منافقانه خود را در پشت اصلاح طلبان قایم میكند و در صدد جلب رای آنهاست؟ اهل باند بازی و باندسازی نیست.دکان دونبش باز نمی کند.نان به نرخ روز خور نیست.حزب باد نیست که با گردش منافعش بچرخد.استقلال سیاسی و فکری دارد. چند ماه مانده به انتخابات با پارچه غربی برای خود قبای برجام نمی دوزد تا با جیبی پر از وعده های پسابرجام به مردم فریبی بپردازد.شعارهای ناممکن وعوام فریب نمی دهد.رضایت خدا را در نظر می گیرد نه رضایت دیگران را چرا که امور عالم به دست خداست ولاغیر.مقلب القلوب خداست و عزت و ذلت دست اوست.همه امور کشور را معطل برجام(بخوانید برخام -برنامه خیانت به مردم یا برنامه خام کردن مردم) نمی کند.

رئیس جمهوری انتخاب كنیم كه انقلابی است نه انفعالی وسازشکار .شاه سلطان حسین های زمانه منافع ملی ما را بر باد خواهند داد همان طور كه دادند...!! در قلب راكتور اراك بتن ریختند ،سانتریفیوژها را برچیدندو...اهل مبارزه با فساد است نه مامن مفسدان . با دستمال کثیف نمی شود شیشه را تمیز کرد.فردی که پاکدست نباشد نمی تواند با فساد اقتصادی وسیاسی وفرهنگی و...مبارزه کند.كسی كه نتواند جلوی مفاسد برادر خود را بگیرد چگونه می تواند جلوی مفاسد دیگران را بگیرد؟

فردی را انتخاب کنیم که شیفته خدمت باشد نه تشنه قدرت .شیفته خدمت اهل ریا وربای سیاسی نیست.تقوای سیاسی واقتصادی واخلاقی دارد.اهل تخریب رقبا نیست.به خاطر خدا کاندیدا می شود.وقتی منافع ملی ومصالح اسلامی به خطر می افتند سکوت نمی کند.وامدار و وابسته به کانون قدرت وثروت نیست،ولایتمدار است نه ولایت شعار و ولایت گریز و ولایت ستیز. قانونی عمل می کند نه اینکه خود را "فراقانون" بداند.شیفته خدمت خادم است نه خائن،خود را نوکر مردم می داند نه صاحب ارباب مردم . در برابر فساد خانواده و خاندان واطرافیان خود سکوت نمی کند و خط قرمزی برای مبارزه با فساد قائل نمی شود.اهل نفاق و دورویی نیست.دروغ نمی گوید و وعده های دروغین 100 روزه نمی دهد تا بعدا انکارش کند.

آزموده را آزمودن خطاست و انسان مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود...

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

 تقريبا 4دهه از طلوع خورشید فروزان انقلاب اسلامی می گذرد .ما در انقلاب اسلامی پنج هدف داشتیم که عبارتند از :
1-انقلاب اسلامی
2-نظام اسلامی
3-دولت اسلامی
4-کشور اسلامی
5-تمدن نوین اسلامی یا دنیای اسلامی
در هدف اول موفق شدیم چرا که حکومت طاغوتی پهلوی را سرنگون و جمهوری اسلامی را به جای آن مستقر کردیم.در هدف دوم هم موفق بودیم چرا که قانون اساسی ما (به خصوص اصل چهارم) مبتنی بر اسلام است و همه قوانین باید با اسلام عزیز منطبق شود.
ولی در اهداف سوم و چهارم و پنجم هنوز موفق نشده ایم.چرا؟
طی این 38 سال با رهبری امام خمینی و امام خامنه ای، انقلاب به پیروزی رسید و تثبیت و تکثیر شد و نظام دو قطبی شرق و غرب را درهم نوردید، لکن، بخاطر نفوذ افکار غیر انقلابی و لیبراله مسلک برخی از مسئولین کشورمان در قوای مختلف، همچنان در پیچ و خم ایجاد دولت اسلامی ناموفق بوده ایم، زیرا لیبرالهای غربزده به سنگرهای مهم و حساس مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر نظام اسلامی(دولت و مجلس) نفوذ کرده و به استحاله اسلام انقلابی مشغولند.

حضرت روح الله بنیانگذار نظام اسلامی، بارها خطر نفوذ تحصیل کردگان غربزده را به جریان انقلابی متذکر شدند و در جائی فرمودند: "من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد."و لذا تفکر لیبرالیسم از سالهای بعد از دفاع مقدس به صورت خزنده نفوذ خود را به درون سنگرهای نظام اسلامی آغاز و برخی از آنها را به تصرف خود درآورد.

مشکل مهم جریان لیبرالیسم داخلی، آن است، وقتی در کشور غربی به تحصیل می پردازد، پس از بازگشت به کشور و قرار گرفتن در مسئولیت، بعنوان یک نوکر در خدمت اهداف غرب بوده، مثلا؛ تفکر لیبرال، وقتی به مجمع تشخیص مصلحت نفوذ می کند، آنجا را محل تاخت و تاز تفکر لیبرالیسم می نماید و وقتی هم کرسی ریاست جمهوری در اختیارش قرار می گیرد، در مذاکرات هسته ای به اسم بازی برد-برد، به نفع آمریکا و اسرائیل از خطوط قرمز ترسیمی رهبری عبور و برجام را برای ماندن در قدرت به فوریت اجراء می کند!

غمگینانه باید گفت: هر گاه در کشور ایران، تفکر لیبرالیسم به قدرت رسیده، همواره مصلحت دشمن را حتی در مجمع تشخیص مصلحت!، بر مصلحت کشور خود، ترجیح داده ولذا تنها مانع ایجاد دولت اسلامی طی به 28 سال گذشته، تفکر وارداتی لیبرالیسم و نوکران غرب بوده اند و اگر نتوانیم پیشروی و نفوذ تفکر لیبرالیسم را در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی(مجلس و دولت) متوقف نمائیم، باید برای آینده نظام اسلامی و سپردن پرچم به دست صاحب اصلی آن حضرت بقیة الله اعظم عجل الله تعال فرجه الشریف نگران بود، و لذا راه چاره این است که نیروهای انقلابی از عملیات پدافندی غیر مؤثر خارج شده و عملیات همه جانبه آفندی را در دستور کار خود قرار داده و نقشه عملیاتی خود را بر اساس نقشه راه حضرت روح الله و امام خامنه ای، مبنی بر اخراج جریان لیبرالیسم از مرکز مهم قدرت در مجلس و دولت اجراء نمایند. ما مردم باید هوشیار باشیم که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به فرد لیبرال مسلک و سکولار اندیش و غربزده و دگراندیش رای ندهیم

قبل از انکه به سخنان فائزه هاشمی بپردازیم باید چند نکته را یادآوری کنیم:

رئیس سازمان سیای آمریکا در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال 96 ایران می گوید: «در حالی که آن‌ها سال آینده انتخابات برگزار می‌کنند، ما به دقت اوضاع را تحت نظر خواهیم داشت تا ببینیم موازنه رقابتی که درون حکومت وجود دارد، چطور پیش می‌رود.»

متأسفانه عملکرد آقای حسن روحانی در پرونده هسته ای به گونه ای رقم خورده که امروز سازمان سیای آمریکا ایشان را گزینه میانه رو و مورد پسند دانسته و می گوید: «او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند.» سئوال؟! بر اساس نظر رئیس سازمان سیا، جناب روحانی باید چه دستاوردی داشته باشد تا حمایت بیشتری بدست آورد؟! آیا سازمان سیای آمریکا قادر است، این دستاورد را برای پیروزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری، در اختیار غربزده ها و لیبرالها و به قول سازمان سیا میانه روها قرار دهد؟!

اما خمینی (ره) در خصوص تعریف و تمجید دشمنان اسلام فرمودند: :« اگر چنانچه آمریکا از ما تعریف کند و روزنامه‎های آمریکا از ما تعریف کنند،آن وقت است که باید مردم بگویند این چه است قضیه؟»

چندی پیش مقام معظم رهبری در خصوص واژه تندرو و میانه رو فرمودند: «استفاده دشمنان از تندرو، کسانی هستند که نسبت به انقلاب اسلامی، تفکر و اصول امام پایبندتر و مصمم تر هستند و مقصود از میانه رو کسانی هستند که در مقابل بیگانگان تسلیم و سازش پذیرترند.»

بزودی پرده ها خواهد رفت و لذا ملت نباید اجازه دهند که 28 مرداد سال 32 دیگری در 29 اردیبهشت 96 تحت عنوان میانه روها در کشور تکرار گردد!!!!!

در فرهنگ اسلامی، پس از توجه به ضرورت وجود زمامدار برای جامعه، هیچ کس به خودی خود حق چنین امری را ندارد، جز خداوند متعال که تمام شئون هستی آدمی از اوست و همین امر اقتضا می کند که انسان مطیع اوامر و نواهی او باشد. حال اگر او ما را به تبعیت از شخص یا گروهی خاص فرا خواند، ما نیز اطاعت می کنیم و اگر برای زمامدار شرایطی را بیان کرد و تعیین شخص او را از بین حائزین شرایط بر عهده ما گذارد، باز مطیع او خواهیم بود. مسلمانان از گذشته تا حال اعتقاد داشته اند که خداوند متعال زمامداری امت اسلام را به شخص رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) سپرده و سپس به اعتقاد پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) این امر به امامان معصوم(علیهم السلام) منتقل شده است." (هادوی تهرانی، مهدی، ولایت و دیانت، ص 59)  "از دیدگاه شیعه، ولایت فقیه در عصر غیبت، ادامه ولایت امامان معصوم(علیهم السلام) است، همان گونه که ولایت آنها در امتداد ولایت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) قرار دارد و حاصل آن، اعتقاد به این نکته است که در رأس جامعه اسلامی و در مقام مدیریت کلان آن باید یک اسلام شناس قرار گیرد که اگر معصوم(علیه السلام) حضور داشت، شخص او و اگر نبود، فقیهان این مسئولیت را بر عهده خواهند داشت."

حریم حرم تا کجا است؟  و مدافعان حرم، این پیشگامان تمدن بزرگ اسلامی تا چه حد، از هوش بالایی برخوردارند که تشخیص بزرگی را داده اند، تا همچون پدرانشان که انقلاب اسلامی را درایران پاسداری کردند، آنها هم از حریم انقلاب جهانی اسلام و تمدن فراگیر ایرانی پاسداری کنند. ما اکنون بعد از گذشت 35سال می فهمیم که: جوانان دوران انقلاب اسلامی و: یا دوران دفاع مقدس چه آرمان های بلندی داشتند و: چه افق بزرگی در دیدگاه خود می نگریستند، که هرچه زمان جلوتر می رود به اهمیت آن بیشتر پی برده می شود، و جهان در برابر این تصمیم آنان سرخم می کند.

بوی فتنه می آید!!!

9دی نشانه مقبولیت وکارآمدی ولایت فقیه است.اگر فتنه 88 در هر کشور دیگری به جز ایران اسلامی اتفاق می افتاد قطعا براندازی حکومت را در پی داشت اما در حکومت اسلامی ایران،به فضل الهی و به برکت وجود "ولایت فقیه" تمامی نقشه ها و طراحی های بسیار پیچیده دشمنان داخلی وخارجی نقش بر آب شد.ولایت فقیه کارآمدی خود را در بحران های مختلف نشان داده است.اگر ولایت فقیه نبود کشور ما هم به سرنوشت گرجستان و اوکراین و...(که انقلاب مخملین در آن ها جواب داده) دچار می شد یا الآن شرایط کشور هایی چون عراق و سوریه و...(که در آنها امنیت وجود ندارد)را داشتیم.امنیت و وحدت و استقلال و ثبات و آرامش امروز کشور به برکت وجود ولایت فقیه است. در همه حکومت ها بخشی از سرزمین ما به بیگانگان واگذار شده به ویژه در دوره قاجاریه. آخرین نمونه آن "بحرین" است که در دوران رژیم منحوس پهلوی از ایران جدا شد.تنها در عصر ولایت فقیه است که حتی یک وجب از خاک ایران به دست بیگانگان نیفتاده است.